نویسنده: ژولیت پیگوت
مترجم: باجلان فرّخی



 

آئین بودا بر اساطیر ژاپن تأثیری بسیار بر جای نهاده است. در بسیاری از افسانه ها سخن از اروح خبیثی است که در معابد بودائی عزلت می گزینند و کاهنان آنان را از معبد می رانند. گورکن در فولکلور ژاپن از حیواناتی است که غالباً در هیأت راهبان بودائی نمایان می شود. اما آئین بومی مردمان ژاپن آئین شینتو است. آئین بودا از سرزمین های دیگر به این دیار راه یافته و اسطوره های معتبر ژاپن متأثر از آئین شینتو، کتاب کوجیکی و کتاب نیهونگی است. وقتی امپراتور تمو (673-686) فرمان داد روایات و تاریخ کهن ژاپن گردآوری شود هیدا نواره کتاب کوجیکی را تألیف کرد و کوجیکی با توجه به خواست امپراتور کتابی است متکی بر روایات تاریخی اسطوره ای که از خاستگاه آسمانی آفرینش ژاپن و امپراتوران آن سخن می گوید. تاریخچه وقایع سالیانه در هر دو کتاب کوجیکی و نیهونگی با این روال تنظیم شده و بدین دلیل است که این آثار بهترین مأخذ اساطیر این دیار است. کوجیکی از راه خدایان سخن می گوید و کتاب شینتو همانا کتاب کوجیکی است.

ساختار شینتو

شینتو آئینی است متکی بر اعتقاد به زندگانی بعد از مرگ و بر خلاف سایر ادیان بدون آموزش اخلاقی. در این آئین از پاداش و کیفر بعد از زندگانی زمینی خبری نیست و چنین اعتقاداتی بعد از آشنایی ژاپنیان با آئین بودا فراهم گشته است. تفاوت این دو آئین در این است که آئین شینتو دارای نسب نامه و کتاب خاص نیست و اصول آن متکی بر نیایش طبیعت و نیاکان و احترام به خدابانوی خورشید، آماتراسو، و اعقاب و منسوبان اوست. به روایت از کوجیکی یکی از ملازمان نینیگی، ‌نوه محبوب آماتراسو، به هنگام نزول آنان از دشت های آسمان به کیوشو نخستین کاهن راه خدایان و کاهنان بعدی از اعقاب این کاهن اند.
خدایان شینتو بسیار و می گویند شمار آن به هشت میلیون می رسد و بر این شمار قهرمانان راه یافته به مقام خدایی را باید افزود. هشت در اساطیر ژاپن نماد کمال است و به این دلیل است که در افسانه آفرینش ایزاناگی و ایزانامی و آفرینش ژاپن توسط این زن و شوهر سخن از هشت خدا است و اژدهایی کحه به دست سوسانو کشته شد و در دم خود شمشیری پنهان داشت نیز هشت سر داشت. در دوران بعد خدایی دیگر بر این خدایان هشتگانه افزوده می شود و این خدا همانا هاچیمان خدای جنگ یا امپراتور ئوجین پسر ملکه جنگجو است که بعد از مرگ به مقام خدایی دست یافت.
در آئین شینتو هر چیز از حیوان تا جماد و نبات را روح یا کامی (1) خاص است و افسانه های آفرینش ژاپن گزارشی از این اعتقاد است. گامی را روح و گاه نیروی خدایی و نیز موجود برتر یا در جای برتر قرار گرفتن ترجمه کرده اند. به عبارت دیگر کامی نیرویی است که در طبیعت، دریاچه ها، درختان و جز آن نهفته است. کامی کوه نیروی خدایی است که در کوه پنهان است و چنین است که گاه کوهی را خدا می دانند و کامی آن حامی گروهی از مردمان یا کسانی است که در جوار این کوه زندگی می کنند.
موعظه اخلاقی را در آئین شینتو راهی نیست و کلامی چون « در پی خواست های دل بی ریای خود باش » با اطاعت از امپراتور همراه است. وفاداری و پرهیزکاری و اطاعت از والدین از مفاهیمی است که از سده ششم به بعد و از آئین کنفسیوس و بودا به این کیش راه یافته است. معهذا تطهیر و دوری از آلودگی در شینتو کهن وجود دارد و تطهیر ایزاناگی و شستشوی او بعد از بازگشت از تعقیب ایزانامی در یومی یا سرزمین تاریکی گویای این نظر است. در نیهونگی آمده است که ایزاناگی پس از بازگشت از یومی نخست به بخشی از دریای پر جزر و مد و پس از آن به جایی که امواج آرام داشت فرو شد و تن خود را شستشو داد و از آلودگی جهان زیرین رهایی یافت. تعزیم و پرهیز یا افسون های خاص درمان بیمار و دور کردن شیاطین نیز از ویژگی های شینتو کهن و از جمله کارهایی است که توسط کاهنان شینتو انجام می گیرد. کاهن شینتو را قانونی چون تجرد و جز آن محدود نمی کند و غالباً کاهنانی که در افسانه ها و روایات تاریخی از آنان یاد می شود بودائیند.

شینتو و بودیسم

وقتی آئین بودا از طریق چین و کره به ژاپن راه یافت هزار سال قدمت داشت. بودیسم به هنگام ورود به ژاپن با مخالفت رو به رو شد و با حمایت شوتوکودایشی (593-621) نایب السلطنه از مخالفت با آن کاسته شد. واژه شینتو و آئین « راه خدایان» از زمانی به کار رفت که آئین بودا به ژاپن راه یافت و آئین جدید در برابر اعتقادات کهن و بومی این دیار قرار گرفت.
آئین بودا در ژاپن نزدیک به دویست سال از موقعیت مناسبی برخوردار نبود و با کوشش های کوبودایشی (2)( 774-834) و پیدایی رایوبوشینتو (3) یا شینتوی دودیدگاهی این دو آئین تفاهم و آشتی برقرار شد. کوبودایشی بنیانگذار فرقه شینگون (4) و دنگاپودایشی (767- 822) بنیانگذار فرقه بودائی تندای و آئین شینتو نیز خود دارای فرقه های مختلفی است. سلحشوری ژاپنی بوشیدو (5) و عمیقاً از ذن بودیسم (6) متأثر بود و شوگون های کاماکورا (7) ( 1185-1392) به انضباط ذهن و تن جنگجو توجه داشتند و در بخش قهرمانان می بینیم که چگونه بوشیدو – یعنی جان یار روحیه سامورای – متکی بر قدرت اراده و کنترل خویش است. رایو بوشینتو همانند ذن بودیسم عمیقاً از روایات تاریخی و اسطوره های ژاپنی متأثر است؛ و کار اصلی دو کاهن بودائی، کوبودایشی و دنگایودایشی، برخوردار کردن آئین بودا از مشخصه های ملی ژاپنی و آشتی خدایان شینتو و بودائی است. بسیاری از خدایان از ویژگی های مشترکی برخوردارند و هم بدین دلیل است که کاهنان بودائی موفق می شوند که داینیچی نیورای (8)، بودای کهن و ازلی، را آماتراسو معرفی کنند.
جز در ایزومو و ایسه که هنوز هم معابد آماتراسو در آن جا برجاست در سایر مناطق ژاپن معابد شینتو هزار سال جایگاه کاهنان بودائی بود. در این مدت نمای معابد شینتو دیگرگون و با شیوه های بودائی آرایش شد. از 1868 ملی گرایی و توجه به تبار آسمانی امپراتور موجب بازگشت به شینتوناب، مورد توجه قرار گرفتن شینتو بیش از سایر ادیان و پذیرش آن به عنوان دین رسمی شد. از این تاریخ راهبان بودائی معابد شینتو بیش از سایر ادیان و پذیرش آن به عنوان دین رسمی شد. از این تاریخ راهبان بودائی معابد شینتو را رها کردند و معابد جداگانه ای بر پا داشتند و در این ماجرا بسیاری از آثار هنری و با ارزش ویران و برج های ناقوس و پاگوداهای بسیار از معابد شینتو نابود شد و موقعیتی شبیه بریتانیا در زمان هانری هشتم پدید آمد.
آئین بودا در زمینه های مختلف همچنان گسترش یافت و دو آئین شینتو بودا از یکدیگر جدا و رایوبو شینتو و تاثرات این دو آئین از یکدیگر برجای ماند.

توری

بهترین معیار شناخت معبد شینتو از معبد بودائی سادگی معبد شینتو و نیز توری (9) بر پا شده در جلو معبد است. توری دروازه بی دریا مدخلی است که از دو ستون عمودی و یک یا دو ستون افقی تشکیل می شود. توری با واژه تاری به معنی پرنده نزدیک و این شباهت موجب شده که این دروازه بی در را جایگاهی ساخته شده برای استراحت پرندگان یا وسیله ای برای آگاه کردن خدایان معبد از فرا رسیدن روز بدانند. منطقی ترین دلیل وجود توری تعیین محدوده و مدخل مقدس معبد و دیدار آن بهترین وسیله شناخت معابد شینتو و رابوشینتو است.

درخت ساکاکی

از درخت ساکاکی چهار بار در کتاب نیهونگی ( به ترجمه و.گ.آستون ) یاد شده است. ساکاکی در آئین شینتو درخت مقدسی است که در روایات مختلف آن را از گونه یوری (10) یا کلیرای ژاپونی (11) وصف کرده اند و پیش از جنگ دوم جهانی نهادن شاخه هایی از این درخت در محراب یا بنای یادبود یاسوکونی (12) در توکیو معمول بود. یاسوکونی محراب یا بنای یادبود شینتو و به یاد کسانی برپا شده که در دفاع از سرزمین خویش مردند؛ و بر این باورند که ارواح آنان در این محراب گرد هم جمع می شوند. این بنا را وال هال (13) ژاپن [ یا تالاری که در اساطیر تیوتون ارواح جنگجویان در آن گرد هم می آیند] می نامند. نخستین بار از درخت ساکاکی در کتاب نیهونگی و رابطه با آماتراسو یاد می شود. در این روایت آماتراسو از بی حرمتی سوسانو که در زیر تخت او مدفوع کرده است بیمار و دچار تهوع و در غاری پنهان می شود. هشت خدای آسمان و از آن شمار خدای کوهستان و خدای خلنگ زارها تدبیری می اندیشند و جهان را از تاریکی نجات می دهند. تدبیر چنین است که خدای کوهستان هشت تاج از پانصد شاخ و برگ ساکاکی و خدای خلنگ زارها هشت تاج از گیاهان مختلف فراهم می سازند و دیگر خدایان این تاج ها را با گوهرهائی که خود ساخته اند می آرایند و تاج ها را رو به روی غار پناهگاه آماتراسو بر درخت ساکاکی می آویزند. آماتراسو به هیاهوی خدایان کنجکاو و از غار بیرون می آید و درخشش او بر گوهرها و بازتاب آن جهان را روشن می سازد.
به روایت نیهونگی سوسانو پس از این ماجرا تبعید و قلمرو دریاها به او واگذار شد. روایات مربوط به سوسانو در این کتاب ترکیبی است از رفتارهای ناشایست و قهرمانی. در روایتی سوسانو مورد مهربانی مردی بینوا قرار می گیرد و سوسانو بدو می آموزد که با طناب کشی مدخل خانه خویش با طناب پوشالی از ورود خدای طاعون به خانه خویش جلوگیری کند. چنین می نماید که در گذشته برای جلوگیری از شیوع طاعون خانه بیماران را با چنین طنابی محصور می کردند. از سوی دیگر طناب پوشالی نماد پیوند و وصلت است و از این شمار است دو صخره دریایی نزدیک ساحل در فوتامی در ایالت شیما که با چنین طنابی به هم وصل شده و آنان را خرسنگ های زن و شوهر می خوانند.

تنگو و ئونی

موجود اسطوره ای موسوم به تنگو(14) در آئین شینتو‌،‌ در آئین بودا ئونی (15) نام دارد. زائران معابد شینتو بر این باورند که غالباً درختان کاج و سرو ژاپنی این معابد مأوای تنگو است. افسانه هایی که در آنان از ئونی یاد می شود غالباً بودائی است. می گویند راهبی بودائی ئونی ئی را دید که بر خلاف قیافه ترسباری که از او ترسیم می کنند بسیار غمگین بود و زار می گریست. راهب از ئونی موجب اندوه او را پرسید و ئونی گفت: « پیش از این من نیز یک انسان بودم و پس از مرگ به سبب داشتن سودای انتقام جویی در هیأت یک ئونی زاده شدم. ( ئونی ها از سایر پرندگان عمری طولانی تر دارند و در این هیأت می توانند از دشمنان خویش و اعقاب آنان انتقام بگیرند.) پس از آن که به هیأت ئونی درآمدم دشمن خویش و فرزندان و اعقاب او را نابود کردم و از آنان انتقام گرفتم. غم من از این است که بازمانده عمر طولانی خویش را باید به هیأت ئونی طی کنم و اکنون نه از دشمنان من کسی به جای مانده تا از او انتقام بگیرم و نه در سر سودای انتقام دارم».

پی نوشت ها :

1. Kami
2. Kobo Daishi
3. Ryobo Shinto
4. Shingon
5. Bushido
6. Zen Buddhism
7. Kamakura
8. Dainichi Nyorai
9. torii
10. Eurya
11. Cleyera Japoica
12. Yasukuni
13. Valhalla
14.Tengu
15. Oni

منبع مقاله: پیگوت، ژولیت؛ (1373) شناخت اساطیر ژاپن، ترجمه باجلان فرخّی، تهران: اساطیر، چاپ دوم